پيام
+
گفتم کمي از بهار خون حرف بزن/
از غيرت شهر واژگون حرف بزن/
وقتي پدرم شهيد شد مجنون بود/
خانوم معلم از جنون حرف بزن!...
از غيرت شهر واژگون حرف بزن/
وقتي پدرم شهيد شد مجنون بود/
خانوم معلم از جنون حرف بزن!...
آهـــــــــــاوران
88/5/10
*زينب
ما منتظريم پنجمين فصل شود/
بي واسطه ارتباطمان وصل شود/
گفتند: شبيه صدر اسلام شويم! /
اي كاش كپي برابر اصل شود...
فاطمه-122
ايكاش هيچوقت مثل صدر اسلام نشيم. ما الن بايد بهتر باشيم. اونوقت بهترين اون بود. ولي براي زمان ما خوب نيست
*زينب
اون موقع اقلا مردم يک دل بودن و يه هدف داشتن... صداقت داشتن ... . خيلي چيزهاي ديگه..
آهـــــــــــاوران
منم با زينب موافقم
فاطمه-122
كدوم صداقتي. ابوبكر يا عمر يا عثمان يا..... كدوم هدف.حكومت مصر يا شام يا كوفه. نه اصلا آدمهاي يكرويي نبودن. اگه چند نفر سلمان و ابوذر عمار بودند . اكثريت درست نبودند
*زينب
ما با اکثريت کار نداريم آبجي ... در مورد ايمان اون تعداد کمي ميگم که يک دل بودن
*زينب
از عاقبت كار جهان مي ترسم/
از چرخش بيخود زبان مي ترسم/
شايد سر من، رسيده از سبز به سرخ/
از دوره ي آخرالزمان مي ترسم..
گمگشته ديار محبت
يعني الان يه تعداد كم تو اين همهم جمعيت، يك دل نيستن؟؟؟؟؟ببخشيد سلام
*زينب
سلام از ماست شايد اگه بود اينهمه سياستمدار تنها نداشتيم
گمگشته ديار محبت
به نظر حقير يه دل داريم اما بي دل ها قدرتشون زياده كه مانميتونيم عرض اندام كنيم.
آهـــــــــــاوران
حق با شماست، متاسفانه!
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید