شونصدمین جشنواره ایرانسل در قلی آباد خرمن دشت برگزار شد...
از 1 فروردین لغایت 29 اسفند هر سال ، با خرید هر سیم کارت ایرانسل هفتاد سیم کارت اعتباری جایزه بگیرید. همه روزه از ساعت 1 نصف شب تا 2 ظهر و از 2 ظهر تا 1 نصف شب رایگان صحبت کنید. شما می توانید با پرداخت سالیانه مفت هزار ریال از کلیه خدمات ایرانسل برخوردار شوید.
- یک بار دیگر، هزارمین جشنواره ایرانسل به مناسبت روز کفتر برگزار می شود. از علاقه مندان به خرید سیم کارت و جمع کردن سیم کارت های خود در کلکسیون دعوت می شود، تا با خرید هر سیم کارت ایرانسل بی نهایت سیم کارت اعتباری ایرانسل در یافت کنند. نگران نباشید ما با استفاده از چند دستگاه کامیون سیم کارت های جایزه را در حیاط خانه تان خالی خواهیم کرد
- ایرانسل هدیه می دهد . از کی تا حالا ؟ از وقتی ایرانسل اومده. بزرگترین جشنواره ایرانسل در قاره آفریقا. بدون خرید هیچ گونه سیم کارت جایزه بگیرید. ایرانسل بگیرید. ایرانسل جایزه می دهد. ایرانسل هدیه می دهد. ایرانسل ... ایرانسل...
- سیم کارت ویژه ایرانسل به مناسبت روز بزرگداشت مقام گورخر خال خالی، عرضه شد. با جایزه گرفتن ده سیم کارت ایرانسل نهصد و پنجاه و هشت سیم کارت ویژه دیگر ایرانسل جایزه بگیرید. سیم کارت های ما را می توانید از آدامس فروش ها، دست فروش ها، و گل فروش های سر چهار راه تهیه کنید.
- سیم کارت جدید ایرانسل برای حیوانات خانگی از قبیل سگ، گربه، سوسک، پشه مگس و ... به بازار آمد. با این سیم کارت می توانید با حیوانات خانگی خود ارتباط برقرار کنید. و احوال آنها را جویا باشید.
- با خرید هر سیم کارت ایرانسل شصت دستگاه تلویزیون رنگی، پنجاه خودروی پژو 206 ، 900 فقره وام ازدواج، و هزاران هزار سیم کارت اعتباری دیگر جایزه ببرید.
- سیم کارت یک بار مصرف ایرانسل به بازار آمد. این سیم کارت ها را بعد از هر بار استفاده بشکنید و دور بریزید. و سیم کارت دیگری با میلیونها جایزه ارزنده و نفیس دیگر جایزه بگیرید.
استخر سیم کارت ایرانسل افتتاح شد. شما می توانید در این استخر که از سیم کارت پر شده است، شنا کنید و به از هر کجا به کجای ایران فقط دقیقه ای هفتصد میلیون تومان تماس بگیرید.
...
...
...
- مهلت جشنواره تمدید شد...
- جون مادراتون بیاین هدیه بگیرید...
- تو رو خدا جایزه بگیرید...
و سرانجام ایرانسل به عنوان نیکوکارترین خط موبایل لقب نیکیسل را گرفت. چندی بعد این شرکت به دلیل تولید بیش از حد سیم کارت در شرکت خفه شد و ترکید، و در سراسر جهان باران سیم کارت بر سر مردم نازل شد/
نویسنده » بتول » ساعت 6:0 عصر روز دوشنبه 88 تیر 15
کالجا شرح تو گویم، که ز خاک و بی نمایی
بکنم مملکت آگه، که تو نوری و پیامی
همه جا پول تو جویم، همه از شهریه گویم
همه آن سوی تو آیم با دوچرخه یا دمپایی
تو ز نوری، ز پیامی، تو رفیق بانکهایی
تو شکافنده فرقی، تو دهنده جزایی
نتوان مزد تو دادن، چونکه در جیب نگنجد
نتوان درس تو خواندن که تو در مغز نیایی
همه نوری و پیامی، همه پولی و کلاسی
همه نمره و خفایی، همه درس و امتحانی
همه علمی تو ندانی، همه عیبی تو نپوشی
همه پولی تو بکاهی، همه مدرک تو فزایی
لب و دندان «پیامی»، همه پایان تو پوید
تا که با کارشناسی، بودش روی رهایی.
نویسنده » بتول » ساعت 8:23 عصر روز شنبه 88 اردیبهشت 12
تا حالا شده سر امتحان ریاضی یا هر امتحان دیگه توی یه سوال بمونین و از روش های مختلفی واسه دادن جواب الکی استفاده کنید؟
مثلا این :
******************************************************
یا این یکی:
******************************************************
یا مثلا این یکی که یه سوال شیمی هست:
؟
یک نوع مولکول قطبی نام ببرید.
-
افشین قطبی
******************************************************
یه وقتایی هم ترجیح میدین خودتونو از رادیکال مسئله دار بزنید کنید...
نویسنده » بتول » ساعت 1:28 عصر روز جمعه 88 اردیبهشت 4
? اگر شما، هم دانشگاه آزاد قبول شوید و هم دولتی، کدام را انتخاب می کنید؟
- آزاد
- آزاد
- آزاد
- آکسفورد
? چرا شهریه دانشگاه آزاد، زیاد است؟
- چون باید باشد
- باید باشد چون
- چون باشد باید
- هر دو مورد!
? کاشف دانشگاه آزاد کیست؟
- آقای جاسبی
- آقای جاثبی
- آقای جاصبی
- استاد اسدی
? سطح علمی دانشگاه آزاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
- خوب
- خیلی خوب
- بسیار خوب
- عالی
- خیلی عالی
- بسیار عالی
- فوق العاده
- توپ
- مشتی
- بابا تو دیگه کی هستی؟!
? مهم ترین معضل کنونی دانشگاه آزاد چیست؟
- فرار مغزها
- معضل کنونی
- تحقیق و تفحص
- ریزش مو
? اگر یک روز آقای جاسبی را از نزدیک ببینید، به ایشان چه می گویید؟
- سلام
- از شدت شوق به گریه می افتم و زبانم بند می آید
- جیم جمالتو جاسبی
- همه بود آرزویم که ببینم از تو رویی
? دانشگاه آزاد، در کدام یک از مکان های زیر شعبه ندارد؟
- شوت آباد
- قشنگ دره
- جهنم
- هیچ کدام
? دانشگاه آزاد برای پول ما . . . . دوخته است.
- کفن
- دامن کلوش
- کیسه
- زیر شلواری راه راه
? خوشمزه ترین غذای سلف دانشگاه آزاد چیست؟
- خورشت گربه سبزی
- فضله موش پلو
- ناهار
- غذای رییس دانشگاه
? وضعیت فرهنگی در دانشگاه آزاد . . . .
- خوب است.
- سلام می رساند.
- شما چطوری؟
- دیگه چه خبر؟
? دانشگاه آزاد چند بخش است؟
- 5
- 4
- 7
- 6
? آرزوی یک پدر کارمند با دو فرزند در حال تحصیل در دانشگاه آزاد چیست؟
- کاش شهریه ها بیشتر شود.
- کاش کمرم زیر بار هزینه های تحصیل فرزندانم بشکند.
- کاش بچه ی بعدی هم دانشگاه آزاد قبول شود.
- کاش . . .
منبع: اینترنت
کش رفته از سایت: http://mrjz.parsiblog.com/
نویسنده » بتول » ساعت 11:46 صبح روز چهارشنبه 88 اردیبهشت 2
خیاروهلو و سیب جلوی شماست. بین این 3 میوه کدام را انتخاب می کنید؟ (تمرکز کنید و جواب را در ذهن خود نگه دارید. حال ویژگیهای شخصیّت خود را مطابق جوابتان بیابید)
.
.
.
جواب:
اگر هلو را انتخاب کردید مشخص می شود شما فردی هستید که هلو دوست دارد!
اگر سیب را انتخاب کردید مشخص می شود شما فردی هستید که سیب دوست دارد!
اگر خیار را انتخاب کردید مشخص می شود شما فردی هستید که خیار دوست دارد!
نویسنده » بتول » ساعت 1:0 عصر روز دوشنبه 88 فروردین 24
دسترسی به این سایت...
جملات قابل مشاهده در انواع سایتهای فیلتر شده...
مشترک گرامی، بابا فیل.تره، ضایع، تو چرا حالیت نیست. دستت رو از روی اون F5 صابمرده بردار دیگه!
مشترک گرامی، هوی، تو خجالت نمیکشی!
مشترک گرامی، پیشتِ، چخِ!
مشترک گرامی، دست نزن جیزه، دِهَه!
مشترک گرامی، به جان مادرم اگه یه بار دیگه از اینورا رد شی با دفعهِ قبل میشه دوبار!
مشترک گرامی، شرمنده، نداری 10 هزار تومن دستی بدی تا آخر ماه، مخابرات الان چند ماه حقوقمون رو نداده، بهت پس میدم!
مشترک گرامی، فیل ترشکن خوب سراغ نداری، یه کاری کردیم خودمون توش موندیم!
بازم تویی مشترک گرامی، روتو برم هی!
مشترگ گرامی دیگهای نبود، نفسکِش.......
نویسنده » بتول » ساعت 6:37 عصر روز یکشنبه 87 اسفند 25
این روزها خیلی نجیب شده ام
می گویند در نجابت به پدرم رفته ام
ناخنم چه زود بلند می شود
کمرم چه تند خمیده می شود
فارسی ِ اول که یادتان هست
« آن مرد با اسب آمد »
آن اسب ،
من بودم !
نویسنده » بتول » ساعت 12:28 عصر روز یکشنبه 87 اسفند 4
"خلاق کسی است که از کم ترین امکانات بیشترین استفاده را بکند."
تو خود حدیث مفصل بخوان از این...
بقیه ی تصاویر رو در ادامه مطلب ببینید...
ادامه مطلب...
نویسنده » بتول » ساعت 9:20 عصر روز جمعه 87 بهمن 25
ماجرای نیم روز !!!
جونم واستون بگه دم دمای یکی از صبحهای حالگیر
پاییزی طبق عادت دیرینه به ارث رسیده از اجداد همیشه مقروض و بی بخارمون با
سر دادن شعار تاریخی « بابا پول ندارد » به واسطه یدک کشیدن انگ کارمند زادگی
و از همه فجیع تر و اسفناکتر کارمندزیستی !! صلاح را بر آن دیدیم که شال و
کلاه کرده و از میان دو موضوع ابدی و جنجال بر انگیز « علم بهتر است یا ثروت؟
» با کمال تأسف و تأثر قلبی، قید ثروت را زده و گزینه عمر تلف کن « علم » را
انتخاب نماییم. هنوز درست و حسابی وارد ایستگاه نشده بودیم که با تعدادی از
متکدیان شریف و زحمتکش مؤنث و مذکر شیفت بامدادی که تحت تأثیر جلوه های ویژه
و خلاقیت های کامپیوتری فیلمهای گودزیا و دراکولا، دست تمامی گریمورهای
هالیوود را از پشت بسته بودند روبرو شدیم. چشمتان روز بد نبیند! ایستگاه
اتوبوس در یک چشم بهم زدن تبدیل شد به صحنه فیلمبرداری سریال داستانی «
بینوایان اثر ویکتور هوگوی اصل تهرانی!».
گروهی از این عزیزان در حالیکه بر روی صندلی
های ایستگاه دراز به دراز افقی شده بودند با صدای بلند و گوشخراشی فریاد می
زدند که « ما مرده ایم »! عده ای دیگر نیز با نشان دادن زخمها و جراحتهای
هولناک و مافوق وحشتناک، ادعا داشتند که از بازماندگان بمبارانهای اتمی
آمریکا و هیروشیما و ناکازاکی می باشند، که صد البته این مصدومان بی گناه با
اشاره به گرانی دارو و درمان علت روی آوردن به شغل پر مخاطره گدایی را کمبود
چسب زخم در داروخانه های تهران بزرگ عنوان کرده و از این عمل شجاعانه خود به
مثابه گامی در جهت بهپویی هر چه بیشتر گفتمان پزشکی و همچنین اعتراضی سرخ در
برابر حاکمیت سیاه دلالان دارویی خیابان ناصر خسرو یاد می نمودند! حال از
رمال ها، فالگیر ها، غیبگوها، گمشده ها و معتادان « بیمار و نه مجرم » ! که
از غصه رد شدن در کنکور سراسری و به خاطر نشان دادن چهره کریه طالبان در
افغانستان، تفننی روزی دو سه کیلو هروئین و چند لول تریاک ناقابل مصرف می
نمودند نیز بگذریم که ادامه آن از حوصله من و شما خارج است و الخ! علیهذا
برای رهایی از شریکی از همان گداهای سمج داخل جوی آب که معلوم نبود مشغول
آموزش نجات غریق به همنوعان خویش می باشد یا اینکه نقش ناخدای کشتی غریق شده
تایتانیک را بازی می کند اسکناسی پنجاه تومنی در کف دستش گذاشته و با حالتی
بشر دوستانه و عرفانی منتظر شنیدن دعای خیر و اظهار تشکر گرم و صمیمانه ایشان
بودم که ای دل غافل اگر کمی دیر جنبیده و جا خالی نمی دادم خدای نخواسته
زبانم لال زیر چشمانم خیار چمبر همراه با سس گوجه فرنگی کاشته شده بود! جناب
گدای جنتلمن فوق الذکر از اینکه بنده سرا پا تقصیر به ساحت مبارک و معظم وی
توهین و اهانت روا داشته و قلب شیشه ای و رئوفشان را به درد آورده و غرور بی
مثالشان را جریحه دار نموده بودم در حالیکه از شدت خشم و غضب بر خود می لرزید
و به زمین و زمان ناسزا نثار می نمودم که در دم دمای گرگ و میش هوا گرفتار
عجب مشتریان ناسپاسی شده است، با نگاههایی حاکی از کینه و
نفرت مرا مورد خطاب خویش قرار داده و اظهار فرمود: آهای زالوی اقتصادی! مرفه
بی درد!! پسره گدا گشنه مافنگی!!! خجالت هم چیز خوبیست. با این پول به آدم
فحش هم نمی دهند. من را که می بینی این گوشه نشسته ام و جنابعالی و امثالهم
را به همیاری اقتصادی و مشارکت اجتماعی در جهت تغییر الگو مصرف فرا می خوانم،
هر شب که خسته و کوفته از سر کار بر می گردم به رستوران «ببرهای گرسنه» رفته
و راگوی اردک کشمیری همراه با رست بیف بوداده سیرالئونی نوش جان می کنم پرسی
ده دلار؟! تازه این که چیزی نیست، از عید پارسال تا حالا برای اینکه مبادا به
علت بالا رفتن سن و سال و افزایش چین و چروک صورت در جلب نظر و جذب مخاطبان و
طرفدارانم عقیم و منفعل مانده و بلا نسبت میدان مبارزه را برای سایر رقبا
خالی نمایم، سه بار عمل جراحی لیفتینگ پوست و دوبار هم جراحی پلاستیک بینی
انجام داده ام تا با مدل های جدید سال دو هزار اعم از کلئوپاترایی، دایانایی
و مستر بینی از بازار بورس «هفت بعلاوه یک گدای صنعتی تهران» عقب نمانم!
ضمناً پسر و دخترم را هم برای ادامه تحصیل فرستادم اوکراین تا دندانپزشکی
بخوانند، برای عیالم هم ویزای کشورهای شینگن را گرفته ام تا ضمن تمدد اعصاب،
غم دوری از فرزندان او را نسبت به آینده بد بین نسازد!؟ حالا هم حتماً از
فرشته ها خداوند انتظار داری که با این بذل و بخشش ملوکانه برای حضرتعالی در
طبقه هفتم بهشت یک سوئیت دوبلکس مبله شده با تمامی امکانات رفاهی هم سفارش
بدهند؟ برو کنار بگذار حداقل به یاد حمام آفتاب سواحل منجمد شمالی یک کمی هم
که شده تو حال خودمون باشیم!! دانش آموز هم بود دانش آموزان مدارس غیر
انتفاعی شمال شهر! چطور بود؟ ها! خوشتون اومد؟ به هر حال بهتر است که تا سرو
صدای انجمن صنفی گدایان تهران بیش از این بالا نیامده، نگارنده بینوا نیز
برای فرار از خطرات احتمالی، فرار را بر قرار ترجیح داده و تا روزی و روزگاری
بعد همه شما را به خداوند منان بسپارد و الخ!!!
منبع: iranactor
نویسنده » بتول » ساعت 3:14 عصر روز چهارشنبه 87 بهمن 9
اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلیت میجنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده
***
اگر که مثل فیله
و یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله
غصه نخور، اصیله
هی نرو پشت پرده
دماغ عمل نکرده
***
یکی میگه درازه
خیلی ولنگ و وازه
یکی میگه ترازه
غصه نخور که نازه
ببین خدا چه کرده
دماغ عمل نکرده
***
دماغ نگو جواهر
سوژهی شعر شاعر
طویل فیالمظاهر
پدیدهی معاصر
آهای تخم دو زرده
دماغ عمل نکرده
***
با اون دماغ همیشه
عکس تو پشت شیشه
تو سینما چی میشه
شکستن کلیشه
کاشکی بری رو پرده
دماغ عمل نکرده
***
کم باباتو کچل کن
یا خودتو مچل کن
کی بت میگه عمل کن
قصیده رو غزل کن
میشی له و لورده
دماغ عمل نکرده
***
چهقد دماغ دماغ شد
قافیهمون چلاق شد
هی، یکی- چل کلاغ شد
تصنیف کوچه باغ شد
بره که برنگرده
دماغ عمل نکرده !
نویسنده » بتول » ساعت 10:0 صبح روز چهارشنبه 87 دی 4