با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
اِ فك ميكردم فقط خودم اينجوري ميشم پس بقيم دنبال بهونه ميگردن واسه گريشون - ا.سادات.هاشمي
آدما چه بزرگ چه کوچيک .. هميشه دنبال بهانه هستن که بار غماشونو کم کن دوست عزيز - *زينب
+آفتاب آسمان جمکران ظهور کن...
بي تو حال گريه دارد آسمان ظهور کن....اي که روشن از تو گشته چشم آفتاب...
پشت ابر غيبتي چرا نهان ظهور کن...
آنچنان که بين ما زمينيان غريبه اي...
شهره اي ميان اهل آسمان ظهور کن...
تا بگيري از کرم مواليان خويش را...
زير چتر دستهاي مهربان ظهور کن...
ما قرار خويش را ز دست داده ايم...
آه اي قرار شيعه صاحب الزمان ظهورکن...
+دست من افتاد اما آبرويم را خريد...
مادرم ام البنين شد پيش زهرا روسفيد...
گرچه با صورت به مهر کربلا کردم سجود...
آبرويم را همين يک سجده درعالم خريد...
سجده اي کردم به روي مهر لبهاي حسين...
که صداي ذکر آن را زينب از خيمه شنيد...
بي وضو وبي تيمم بود گرچه ! سجده ام...
فاطمه جاي تيمم دست بر رويم کشيد...
تاصدا کرد م اخا ادرک اخا ديدم حسين...
دستهايش بر کمر بود وبه مقتل مي دويد..
تاسرم را روي زانو ! مادرم زهرا گرفت..
اشک پاک ديده اش بر چشم خونبارم چکيد... - *زينب