شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*زينب

+ پشت دريا شهري است... هر كي دوست داره سوار قايق شه بريم يه گوگوريو اونجا تشكيل بديم :دي
آيمان
88/8/29
بز ن بريم
*زينب
باشه بذار تعداد مسافرا مشخص بشه بعد.
قايقش دو نفرست
نفري چندزينب خانم؟؟؟.منم ميام از دست اين سبزينه كلروفيل دارو اين مهديار همه مي خوام خلاص شم پول زياد با من نيست اگه ميشه برسونيدم بعد حساب مي كنم:دي
*زينب
مهسا وسايل مورد نيازتو بردار . اونجا تا برا خودش يه كشور درست حسابي شه طول مي كشه ها :دي
*زينب
باشه پس وايستا تو صف برات قسط بندي كنم :دي
من اونجا مي خوام يه ساندويچ فروشي راه بندازم راستي داره اصلا : دي
اوكـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــِي...تنكـــــــــــــــــــــــــــــــــــــس
من برگشتمممممم
من وسط ميشينم ها
*زينب
نه راحت باش مي خوايم خودمون يه كشور بنا كنيم . فقط يادمون باشه وقتي كشور پا گرفت بايد برا سهراب يه بزرگ داشت بگيريم چون اون ادرس اين كشور رو به ما داده
*زينب
حالا چون شماها جز نفرات اوليد اولويت با شماست هر جا دوس دارين بشينين :دي
نه ديگه همش زن كه نميشه.من نميام ديگه خودتو.ن بريد شب بخير: دي
باشه كيكشو من درست ميكنم
ااا كجا اقا خليل شما بايد باشين شما تو راه بريد جلو
*زينب
برو بابا . اصنش خودمون مي ريم يه كشور برا خانوما مي زنيم . يه قانون ضد مرد هم تصويب مي كنيم بعد دم در كشورمونم مي نويسيم ورود آقايان ممنوع :دي
من كارهاي فني م خوبه..كشوري با سطح بالاي تكنولوژي مي سازييييم.
هههههههههه اره باحاله
شرمـــــــــــــــــــــــــــنده .مامانم گفته با خانما جايي نرم.ميگه زن بلاســـــــــــــــــت راست گفته؟؟: دي
نههههه اشتباه شنيدي حتما گفته طلاست
*زينب
اسلحه خونه جز ضرورياته . يادتون باشه يه چند نفر از اسلحه خونه ي ايران بدزديم با خودمون ببريم . داخل پارانتز اين آقا خليل با اين كه به روش نمياره ولي من آمارشو دارم يه چند سالي تو اسلحه خونه كار كرده. پارانتز بسته
نه اتفاقا.. ولي گفت كه خدا هيچ خونه اي را بي بلا نكنه.اين م براي اينكه بگم درست شنيدم
هههههههههههه اقا خليل باشه اخرشو ميبينم زينب اين قايق كوچك نيست من وسط دريا كه برسيم ميترسم
باشه.... حالا چون اصرار مي كنيد ميام ولي اين قولو بهم بديد كه اول بعد از قدرت گرفتن ترتيب جناب مدير سايتو بديم: دي
*زينب
حتما وقتي مامانت اين حرف رو زده كه شما تو زياد شلوغي كرده بودي مي خواسته تو رو از سرش واكنه بلكم بري يه دو كلوم فك كني :دي
*زينب
نه عزيز دل خواهر اين قايق برا 3000 نفر همراه با مخلفات ساخته شده
نه من گفتم بچه سر براهي بودم كه اينو تا حالا يادم مونده بگذريم هستيد با توطئه بر عليه مديرسايت؟؟؟
دست درد نكنه بوس بوس
*زينب
آره رو من حساب كن :دي
*زينب
خواهش مي كنم قابل شما رو نداره :دي
اره بايد ترتيبشو بديم بعدش نوبت اگه گفتيد؟؟
ممنووووووووووووون بوس بوس حالا شام چي ميدن
*زينب
لابد مهدياره ديگه . تو بجز اون به خون كس ديگه اي تشنه نيستي :دي
اره بعدشم نوبت اين سبزينه وبعدشم نوبت مي نوش: دي
*زينب
غذاي تو راه رو بايد خودتون بيارين . بعد از رسيدن به پشت دريا مي ريم شكار...:دي
يكم بد مزه نيست
*زينب
چي؟
.وااااااي نوبتيه پس نميام
*زينب
نه بابا تو مشاور جناح راستي . كسي جرات نمي كنه به تو اسيب برسونه نترس
ميكم عاشق اب هويج بستنيم گير مياد اونجا: دي
*زينب
خوووووووووووووووووب آقاي سعيدي نوبت من كي مي رسه( شمايل كسي كه داره دشمناشو مي شناسه)
اخيش خيالم راحت شد
*زينب
من طرز پخت بستني رو بلدم اونجا كافي شاپ مي زنم :دي
پس ميام با كله هم ميام: دي
*زينب
خوووووووووووووووووب آقاي سعيدي نوبت من كي مي رسه كه به سلامتي بكشيمون؟!( شمايل كسي كه داره دشمناشو مي شناسه)
شما كه دشمن نيستي.شما جز ازادگانيد: دي
*زينب
خيلي ممنون داشتم نااميد مي شدم كه مي خواي منم بكشي :دي
نه ما زيارن چشم ياري داشتيم:دي.... چه ربطي داشت : دي
*زينب
بدو برو خونتون يه چيزي بخور برگرد . اين قانون گوگوريوي جديده:دي
ههههههههههه
مي خواي برات علف بچينم.چون فعلا هيچي نداريم بخوريم تازه داريم مي رسيم: دي .....مردن از خنده
*زينب
هيچي. من كه مي دونم منظورت چيه . مي خواي ما سهم غذامونو بديم به تو بشيم ادم خوبه.
علففف گررررريه
پس اخه توي اين هير ووير غذامون كجا بود ..حالا گريه نكن برات پيتزا زنگ مي زنم بيارن.ايرانسل در خدمت شماست: دي
*زينب
هههههههههههههههههههههه
ههههه من چند دقيقه برم برگردم فعلا جاي نرين ها
اخه مثل اينكه تو فراموش كردي ما داريم فرار مي كنيم اگه لينگ چانگ بفهمه : دي.... كجا رفتم: دي
*زينب
ببين مي خواي اونجا يه پارسي بلاگ هم برا خودمون بزنيم ها؟
نه بابا بسه يكي داريم بس هفت پشتمون بسه:دي
*زينب
چرا ؟ من دوس دارم. اصن مي خواي بريم امتياز ياهو رو بخريم برا كشورمون . خوب بالاخره بايد يه هربه اي چيزي داشته باشيم كه بتونيم پيشرفت كنيم ها :دي
نه لپ تاب مي خريم فيلم نگاه مي كنيم : دي
*زينب
ببين فيلمش هندي نيباشه ها. من دوس ندارم فكر نويسنده هاي هندي خيلي به هم نزديكه. همشون عين هم مي نويسن يه فيلم ببيني مي توني پايان 100 تا فيلم ديگه رو با اعتماد به نفس كامل حدس بزني:دي
*زينب
لپ تاپ هم نمي خواد بخري من دارم :دي
نــــــــــــــــــــــــــه ..اتفاقا يه فيلم جنوبي دارم بنام دش داشه خونيـــــــــــــــــــن 2: دي
به كجا رسيدييييين
خليل من جنوبيم هههه
اوه چه شود....خوبه پس يه جنوبي هم پيدا كردم.ولي كي تحملت كنه: دي
*زينب
كجاي جنوب مي شينين؟
خواهشا بحث را عوض نكنيد.. ما داريم در مورد سرنوشت مملكنمان حرف مي زنيم..اخع شما چرا جدي نيستيد: دي
ته تهش زينب
*زينب
خوب اول بذار مشخص شه كيا با ما ميان بعد. ما در كل حتي موقع بحث حاشيه اي جدي هستيم:دي
*زينب
من جنوبي ها رو دوس دارم اسموني. نگران نباش تو و من با هم هم پايتخت مي شينيم هم بالا شهر پايتخت رو برا خودمون انتخاب مي كنيم :دي
ممنوووووون اين اقا خيلي هم كجا ميزاريمش
*زينب
اونو جاش ميديم تو هشتمين شهري كه قراره بعدها بسازيم . تا اون موقع همون مي مونه تو كشتي:دي
نه پس بگو من افغانيم اين همه زحمت مي خوام بكشنم: دي
ههههههه مباركت باشه اقا خليل
*زينب
رفت آقاي سعيدي؟
باشه زينب خانم ته كشتي‏ها... الان سوراخش مي كنم تا ديگه از اين توطئه ها نكنيد گفتم مادرم گفته زن بلاست ها باورتان شد حالا؟؟؟؟
جيييييييغ سوارخش كني ميكشمت
*زينب
آخ آخ من فك كردم رفتي.. نه بابا تو رو هم همون پايتخت جا مي ديم مگه ما در كل چند نفريم آخه؟ قدمت رو چشم :دي
زود معذرت بخوايد وگرنه الن دارم دريل را روشن مي كنم...... تازه من پادشاهم...از اين لحظه قبول : دي
*زينب
همون كشتي رو سوراخ كني بهتر از اينه كه به كشوري كه آمارشو سهراب داده و من دارم براش جمعيت جمع مي كنم تو حكومت كني. يالا كشتي رو سوراخ كن همهمون باهم بميريم
زينب داره خوابم مياد
پس يا عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‏لي.بريد ته اب.. من كه شنا بلدم.. : دي
*زينب
منم بلدم
*زينب
صب كن اسموني جان . بذار تكليف كشورمون مشخص شه . اين مي خواد به زور از ما بگيردش
واي نه من ميخوام زندگي كنم
پس بزن زنگو .... اسموني الفاتحه مع الصلوات: دي
*زينب
نترس من نجات غريقيم بلدم قرار بشه غرق شيم نجاتت ميدم
ماماااااااااااااااااان
اخيش خيالم راحت شد
خوب زينب خانم ...سفر خوبي بود در كل از همراهي باشما واسموني هم جنوبي خودم : دي.... لذت بردم وانشالله خدا شما را به راه راست هدايت كنه: دي
*زينب
تو يه كشور سه نفره هم نمي تونيم ما باهم بمونيم . من مي رم يه كشور تو قسمت چپ رودخونه مي زنم فقط مال خودم باشه . از همتونم دلخور شدم يهوووووووووو
الهي يه پولي به من بـــــــــــــــــــــــــده ويه خورده عقـــــــــــــــــــــــــــــــل هم به اين دوتا بده كه منو از راه بيراه كردند: دي
*زينب
شما رو هم هدايت كند بد نمي شود :دي
*زينب
بيراه چيه؟ رفتي دريا نوردي و بر گشتي .. ههههههه توهم مي زنيم:دي
ههههه اگه عقل داشتي بيراه نمياومدي كه به ما عقل بده هه
ابجي خيلي خوابم مياد من ديگه برم فردا كلاس دارم باااااااااااااي
نه بخدا از ته دل براتون دعا كردم ...اخه عقل بهتره د يا پول... مسلما پول: دي
*زينب
پول داشته باشي بهت مي گن پرفسور عالم دهر. نصف دنيا. باهوش . ايكي يو سان و از اين جور حرفا:دي
وايسا يه چاي پوست بكن بعد برو : دي
پول چيه چرك دسته: تا باشه از اين چركها.... : دي ...بخدا با ليف هم نمي شورمش
*زينب
منم چرك كف دست خيلي دوس دارم تا باد از اين بادا:دي
كجا با اين عجله؟!
*زينب
رتبه 0
0 برگزیده
269 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
*زينب عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top